امام علی (ع) در نامه خود به برخی از استاندارانش میفرمود: قلمهای خود را نازک بتراشید و سطرها را به هم نزدیک کنید و زیادی کلمات را حذف کنید و در آوردن معانی صرفه جویی کنید و از زیاده روی بپرهیزید که اموال مسلمین تاب و تحمل زیاده روی را ندارد. (سایت احادیث از امام علی «ع»)
از شهید چمران پرسیدند؛ تعهد بهتر است یا تخصص؟
گفت: میگویند تقوا از تخصص لازمتر است، آن را میپذیرم، اما میگویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد بیتقواست.
با توجه به آنچه تاکنون آموخته وشنیده شده است، «مدیریت اسلامی» بر چند پایه واصول استوار است تا مسئولیت وخدمت جایگزین ریاست طلبی وبرتری جویی و غرور (درنامه به مالک اشتر آمده است: «. . مبادا هرگز دچار خود پسندی گردی و به خوبیهای خود اطمینان کنی، و ستایش را دوست داشته باشی، که اینها همه از بهترین فرصتهای شیطان برای هجوم آوردن به توست، و کردار نیک، نیکوکاران را نابود سازد…» گردد، تا صداقت بر تزویر ودروغ غلبه نماید، تا عدالت بر بیعدالتی، تا امانتداری ( حضرت علی ( ع) در نامهای به اشعث ابن قیس مینویسند: «همانا پست فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نبوده، بلکه امانتی در گردن تو است، باید از فرمانده و امام خود اطاعت کنی، تو حق نداری نسبت به رعیّت استبدادی ورزی، و بدون دستور به کار مهمّی اقدام نمایی، در دست تو اموالی از ثروتهای خدای بزرگ و عزیز است، و تو خزانه دار آنی تا به من بسپاری…» وحفظ بیت المال ( در نامه پنجاه وسه نهج البلاغه آمده است: «. . مالیات و بیت المال را به گونهای وارسی کن که صلاح مالیات دهندگان باشد، زیرا بهبودی مالیات و مالیات دهندگان، عامل اصلاح امور دیگر اقشار جامعه میباشد، و تا امور مالیات دهندگان اصلاح نشود کار دیگران نیز سامان نخواهد گرفت… بخشی از بیت المال، … را در هر شهری به طبقات پایین اختصاص ده، زیرا برای دورترین مسلمانان همانند نزدیکترین آنان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسئول رعایت آن میباشی.» بر اسراف وریخت وپاشهای بیمورد و خیانت ( درنامه بیستم نهج البلاغه به زیاد بن ابیه، جانشین فرماندار بصره آمده است: «همانا من، براستی به خدا سوگند میخورم، اگر به من گزارش کنند که در اموال عمومی خیانت کردی، کم یا زیاد، چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده، و در هزینه عیال، در مانده و خوار و سرگردان شوی…» چیره شود.
در مدیریت اسلامی سیاست عین دیانت ودیانت عین سیاست است. در مدیریت اسلامی لیاقتها ( در نامهای که به مالک اشتر نوشتهاند آمده است: «…سپس در امور کارمندانت بیندیش، و پس از آزمایش به کارشان بگمار، و با میل شخصی، و بدون مشورت با دیگران آنان را به کارهای مختلف وادار نکن، زیرا نوعی ستمگری و خیانت است. کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و با حیا، از خاندانهای پاکیزه و با تقوی، که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند انتخاب کن…».
ملاک عمل است نه حزب وگروه، مدیر مکتبی از غفلتها وکاستیها غافل نیست و تجاهل از خود نشان نمیدهد، مسئول متعهد کارها به موقع، حساب شده و در وقت معین خود( حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر مینویسند: «… مبادا هرگز در کاری که وقت آن فرا نرسیده شتاب کنی، یا کاری که وقت آن رسیده سستی ورزی، و یا در چیزی که حقیقت آن روشن نیست ستیزه جویی نمایی و یا در کارهای واضح و آشکار کوتاهی کنی تلاش کن تا هر کاری را در جای خود، و در زمان مخصوص به خود، انجام دهی…» انجام میدهد و مشکلات را تا حصول نتیجه پیگیری مینماید، مدیر انقلابی از اسراف و تجمل گرایی بیزار وبه دور میباشد، مدیر مخلص از کرنش وچاپلوسی دیگران و منت نهادن ( در نامه پنجاه وسوم نهج البلاغه آمده است: «… مبادا هرگز دچار خود پسندی گردی و به خوبیهای خود اطمینان کنی، و ستایش را دوست داشته باشی، که اینها همه از بهترین فرصتهای شیطان برای هجوم آوردن به توست، و کردار نیک، نیکوکاران را نابود سازد…» برائت میجوید، مسئول پیرو ولایت برسر سفره مرفهان بیدرد.
( خطاب به فرماندار بصره، عثمان بن حنیف انصاری نوشته شده است: «به من گزارش دادند که مردی از سرمایهداران بصره، تو را به مهمانی خویش فرا خواند و تو به سرعت به سوی آن شتافتی خوردنیهای رنگارنگ برای تو آوردند، و کاسههای پر از غذا پی در پی جلوی تو نهادند گمان نمیکردم مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان با ستم محروم شده، و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شدهاند، اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره میخوری پس آن غذایی که حلال و حرام بودنش را نمیدانی دور بیفکن، و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری مصرف کن.» نمینشیند، مسئول رنج دیده به هیچ عنوان به مستضعفان پشت پانمی زند.
مدیر انقلابی ضمن رعایت عدالت «در نامه چهل وششم نهج البلاغه به یکی از فرمانداران چنین یادآوری فرمودهاند: «… پر و بالت را برابر رعیّت بگستران، با مردم گشاده روی و فروتن باش، و در نگاه و اشاره چشم، در سلام کردن و اشاره کردن با همگان یکسان باش، تا زورمندان در ستم تو طمع نکنند، و نا توانان از عدالت تو مأیوس نگردند…» از قاطعیت خسته نمیشود، وابسته به پست ومقام نیست، نگران از دست دادنش نمیباشد، تشویق وتنبیه به جا وبه موقع را دستور کار خود میداند و دهها وصدها…ویژگی را میتوان برای یک مسئول متعهد وخیرخواه برشمرد.