به گزازش نوفه، محسن ابوهادی نوشت:
مطالبی که همواره به وسیله آن سعی میشود تا حرکات عدالت خواهانه منکوب شوند، این نکته هست که برخی مسئولان به مومنان و عدالتخواهان اعتراض میکنند و میگویند چرا در جزئیات ورود میکنید؟ باید به صرف گفتن کلیات اکتفاء کنید. جدا از آنکه این رویه از حیث سیاسی عملا منجر به ایجاد حاشیه امن برای متهمان، میشود و رسیدگی به اتهامات آنان را منتفی یا با کندی مواجه میسازد، توجه به این نکته لازم است که آیا عدم ورود در جزئیات، به لحاظ دینی، باور صحیحی است؟ معمولاً معترضان به ضعف در مبانی و نشناختن موازین دینی متهم میشوند. بنابراین توجه به این مساله از اهمیت بالایی برخوردار است
اگر یکی از ادله لزوم عدالتخواهی را همان ادله امر به معروف و نهی از منکر بدانیم، ورود مصداقی نه تنها جائز بلکه واجب میشود. امام خمینی در تحریر الوسیله مینویسند
بيان كردن کلی حكم شرعى يا بيان كردن مفاسد ترك نمودن واجب و انجام دادن حرام، در سقوط واجب كفايت نمىكند؛ مگر اينكه عرفا از بيان آنها و لو با قرائن، امر (به معروف) و يا نهى (از منكر) فهميده شود يا مقصود از امر (به معروف) و نهى (از منكر) كه انجام واجب و ترك منكر است، با بيان آنها حاصل شود. بلكه ظاهر آن است كه اگر بخاطر قرينۀ خاصّى طرف (شخص گناه کار) از بيان آنها امر (به معروف) و نهى (از منكر) را بفهمد كفايت مىكند، اگر چه عرف از آن نفهمد.»
(تحریر الوسیله ج ۱ ص ۴۶۵
مطابق این فتوای امام خمینی، در صورت جمع شدن شرائط امر به معروف و نهی از منکر، بر مکلف لازم است تا امر و نهی کند و صرف بیان کلی حکم شرعی بدون آنکه امر یا نهی باشد و یا چیزی که غرض از امر یا نهی را حاصل کند (که همان اصلاح شدن فاعل منکر یا تارک معروف است)، کفایت نمیکند. بنابراین برای امر به معروف و نهی از منکر، نوعی تعیُّن لازم است که بدون ورود به جزئیات و صرفا با مطالبه کلیات و آرمانها، این مهم حاصل نمیشود و اگر بدون عذر ترک شود، مکلف گناه کار خواهد بود و باید در پیشگاه خداوند متعال پاسخگو باشد.