اعتدال درون، ضامن عدالتخواهی برون
حکمت۱۰۸
مقدمه
کنش ها و واکنش های فردی، اجتماعی ما برآیند کنش ها و واکنش های درونی ماست…
یک کنش گر اجتماعی( حتی خانوادگی) گاه:
درک انسداد می کند ،گاه گشایش!
گاه معترض و ناراضی و گاه آرام و راضی!
گاه به او میل می شود و دستاوردی دارد و گاه آسیب می بیند و سرمایه اش ریزش می کند!
همه این حالات در قلب او شکل می گیرد و از آنجا منشاء کنش یا واکنش او می شود.
حضرت امیر(ع) می فرماید:” برای قلب جوشش هایی از حکمت و فضایل و اضداد آنها هست”
• نکته مهم و کلیدی این است که این دوگانه ها یک نقطه تعادل دارند و یک افراط و یک تقصیر( تفریط)؛ تقصیرش مضرّ است و افراطش مفسد!(” فَکُلُّ تَقصیِر بِه مُضِرَ وَ کُلُّ اِفراط لُه مُفسد
فهرست ۵دوگانه مهم در حکمت۱۰۸
رجاء_ یاس( درک گشایش_ انسداد)
-اگر در رجاء افراط شد؛ ذلت طمع پیدا؛ و حرص هلاکش می کند!
– امید وقتی پیوندی با منیّت و خودخواهی بخورد، طمع و حرص میشود و کنش را فاسد می کند.
-اگر یاس و انسداد مستقر و مالک قلب اوشد؛ تاسف او را می کشد!
– این جانب تفریط است و تاسف ، کنشگری مفید را از او می گیرد.
غضب_ رضا( نارضایتی و اعتراض_ رضایت و آرامش)
• عارض شدن نارضایتی و غضب؛ موجب شدت کینه میشود!
– به کینه که می رسد ،کنش را فاسد می کند ، نقد را، نهی از منکر را و…!
– از آنسو اگر خوشوقت شدن با رضایتمندی( ولو نسبی) پیدا شد؛ موجب فراموشی تحفّظ و مراقبت میشود!
– این هم مضرّ است ، کنش های پیش رونده را می گیرد و…
خوف_ امنیت( نگرانی ها_ ایمنی ها)
– اگر خوف و ترس بر قلب غالب شد؛ مشغول محافظه کاری می شود!
– محافظه کاری مفسد است و کنشگری را فاسد می کند، تکالیف فوت میشود…
– اگر احساس امنیت وسعت بگیرد؛ غفلت و غرّه شدن او را می رباید!
– این هم تفریط مضرش؛ فریب خود خوردن و خودبینی و خود محوری در کنشگری های اجتماعی از اینجاست..
مال و غنی_ مصیبت و فقدان( دستاورد_ آسیب)
– اگر از مالی سود برد[ یا به او میل شد، سرمایه اجتماعی یافت] ؛ احساس بی نیازی به طغیانش می کشد!( افراطِ مفسد)
– اگر در مقابل، مصیبتی اصابت کرد[ آسیب اجتماعی] ؛ بی تابی اش موجب رسوائی اش می شود!
– اگر دچار فقر و فاقه[و ریزش سرمایه اجتماعی] شد؛ مشکلات ناشی از آن مشغولش می کند( و از وظایف باز می ماند)
– مصیبت و فاقه، دو تفریط آن مال و غنی است که به کنشگری درست ضرر می زند…
گرسنگی_ سیری( نابهره مندی_ بهره مندی)
– گرسنگی و نابهره مندی؛ زمینگیرش می کند!
– پرخوری و شکم پروری ( و بهره مندی) او را به رنج می اندازد
اوج عرفانی عدالت خواهی
امام خمینی ؛
– اتصال این نقاط تعادل درون را /به عدالت اجتماعی بیرون( که محصول کنش های عادلانه عدالتخواهانه است)/ به تعادل انسان کامل( که مظهر اسماء حق است)/ به تعادل آرایش اسماء الهی / وصل می کند که یک خط مستقیم می شود.
– این همان صراط مستقیم و عدالت در تعریف جامع آن: استقامت بر صراط مستقیم است؛ از تعادل درون تا تعادل و توازن بخشی قوای اجتماع تا تجلی متوازن اسماء !
– امام(ره) بر این اساس: عدالت خواهی را بسط صفات حضرت حق در عالم می خواند!
این اوجِ همان شرط معنویت برای عدالتخواهی در بیان رهبر انقلاب است.