در دنیای مدرن که خدا و دین از همۀ اندیشهها و زیست عینی انسانی خارج شده است، نسبیت به همۀ مفاهیم بشری راه یافته است و رویکردهای مختلف چون طبیعتگرایانه و سوبژکتیو تلاش کرده است که عدالت را در بستر جامعۀ عینی که در غرب تحقق یافته است، بازیابی کنند و بشناسند. اما نباید این امر ما را در فهم عدالت گمراه کند.
روشن است که برای دستیابی به عدالت در جامعه انسانی و بهطورعینی و واقعی لازم است شرایط و ویژگیهای اجتماع مورد توجه واقع شود، و این به معنای نسبیت عدالت نیست، بلکه همان است که امام از آن به تاثیر زمان و مکان در فقه یاد می کنند. اما متأسفانه نظام فقهی و مدیریتی ما بهگونهای است که اگر در آن اصلاح انقلابی صورت نگیرد، نشان بنبست در مسیر عدالت اجتماعی است، که پایۀ آن، معضل اندیشگی است.
شهید مطهری در نقد بنبستهای فقه مینویسد:
«انکار اصل عدل و تأثیرش کموبیش در افکار، مانع شد که فلسفۀ اجتماعی اسلام رشد کند و بر مبنای عقلی و علمی قرار بگیرد و راهنمای فقه قرار گیرد، فقهی بهوجود آمد غیرمتناسب با سایر اصول اسلام و بدون اصول و مبانی و بدون فلسفۀ اجتماعی؛ اگر حریت و آزادی فکر باقی بود و موضوع تفوق اصحاب سنت بر اهل عدل (در فقه اهل سنت که مبنای عملی بیشتر مسلمانان است) پیش نمیآمد و بر شیعه هم مصیبت اخباریگری نرسیده بود، ما حالا فلسفۀ اجتماعی مدونی داشتیم و فقه ما بر این اصل بنا شده بود و دچار تضادها و بنبستهای کنونی نبودیم.» [بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی؛ ص: ۲۷]
تحلیل استاد شهید از ضربۀ کلام اشعری به فقه اهل سنت، همچنین فقه شیعی دقیق است. استاد عنوان یکی از یادداشتهای خود را «ضربهای که افکار اشعری بر فقه اسلامی وارد کرد» گذاردهاند و در آن توضیح دادهاند:
«معتزله خود را «اهل العدل و التوحید» و اشاعره «اهل الجبر و التشبیه» میدانستند و شیعه اینقدر در عدل و توحید متوغّل شد که گفته شد، «العدل و التوحیدُ علویان و الجبر و التشبیه امویان.»
آنگاه در ادامه توضیح میدهند:
«نباید تصور کرد که حکومت اشعری و تسنن چه ربطی به عالَم تشیع دارد. باید دانست که اینگونه حوادث که در جهان پیدا میشود و مسیر افکار را در ناحیهای عوض میکند، نمیتواند در جاهای دیگر بیاثر باشد. [بنابراین] حتماً شیعه تحت تأثیر این افکار بودهاند.» [بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی، ص: ۲۷ ـ ۲۸
حجت الاسلام لواسانی
عدالت اجتماعی، بنبست فقهی و مدیریتی
برای دستیابی به عدالت در جامعه انسانی و بهطورعینی و واقعی لازم است شرایط و ویژگیهای اجتماع مورد توجه واقع شود، و این به معنای نسبیت عدالت نیست، بلکه همان است که امام از آن به تاثیر زمان و مکان در فقه یاد می کنند. اما متأسفانه نظام فقهی و مدیریتی ما بهگونهای است که اگر در آن اصلاح انقلابی صورت نگیرد، نشان بنبست در مسیر عدالت اجتماعی است، که پایۀ آن، معضل اندیشگی است.
لینک کوتاه : https://nofeh.ir/?p=2048
- نویسنده : حجت الاسلام حاج سید سعید لواسانی
- ارسال توسط : هیئت تحریریه نوفه
- منبع : https://www.instagram.com/lavasani_ssaeid/
- 560 بازدید
- بدون دیدگاه